معین در پاسخ به سوالات متفاوت صدای آزادی؛

تندروی و افراط خصیصه اصلاح طلبهاست/ هرچه شاسی ماشین مدیران بلند شد کارایی آنها پایین آمد

کد خبر: 293835
|
08:35 - 1394/08/27
نسخه چاپی
تندروی و افراط خصیصه اصلاح طلبهاست/ هرچه شاسی ماشین مدیران بلند شد کارایی آنها پایین آمد
اسلام آبادخبر: معین گفت: باور کنید دوران مدیریت قبیله ای تمام شده.امیدوارم این هژمونی ناکارآمد هر چه سریعتر بشکند.امیدوارم!...

به گزارشاسلام آباد خبربه نقل ازشبکه اطلاع رسانی مرصاد، هفته نامه صدای آزادی در شماره 25 آبان ماه خود نوشت: او را همه اهالی رسانه در کرمانشاه می شناسند هم با «مرصادنیوزش» و هم با حرکات متفاوتش در جلسات رسمی و غیر رسمی. صدایش بلندتر از تمام رسانه های اصولگراست. قلمش نیز فراتر از رسانه های اصولگرای استانی خواندنی است. پشت یک میز مجازی در اتاق مصاحبه صدای آزادی نشست . همانطوری که خوی اوست با شفافیت و رسایی به بیان دیدگاههایش پرداخت. مسلم معین دانشجوی دکترای رسانه است و همین مسئله او را متفاوت تر از باقی منتقدین دولت بنفش در استان نشان می دهد. گفتگوی صدای آزادی با مدیر سایت «مرصاد نیوز » خواندنیست:

*****

 

 

گروهی از سیاسیون، شما را تابلوی رسانه های تندروی اصولگرایان می دانند. آیا خود شما هم این «برداشت» را می پذیرید؟

 

«تندرو»همان واژه ای است که بسیاری از کسانی که کشش حرکت همگام با تفکر انقلابی به سمت پیشرفت را ندارند، به نیروهای جریان انقلاب نسبت می دهند. اینها خودشان مصداق بارز تند روی و افراط هستند. هیچگاه تندروی را معنا نکرده اند.کسی را سراغ دارند که به اندازه دولت سازندگی حتی همان یک روزنامه منتقد دولت را تحمل نکند  و تعطیل کند؟کسی را سراغ دارند که مثل رئیس دولت اصلاحات در سخنرانی خود در جمع دانشجویان داد بزند و خطاب به یک دانشجو بگوید اگر ادامه بدهی می گویم: شما را بیرون کنند؟ خود همین آقایانی که امروز شعار اعتدال می دهند و دولت را در اختیار دارند، سخنرانی می کردند که عوامل فتنه سال 78 را باید در نماز جمعه مقابل چشم مردم دار بزنند. اظهارت اینها در روزنامه ها چاپ شده.

 

تندروها کسانی هستند که اولین بار شعار فرا قانونی افراد را سر دادند. همین سردمداران اعتدال در شهریور ماه 75 پشت تریبون در جمع مردم داد می زدند که فلان آقا در چارچوب قانون نمی گنجد و باید بیش از دو دوره رئیس جمهور باشد. تندرو ها در استان کرمانشاه هم تکلیفشان مشخص است. مگر همین آقایان که شعار کانونهای حقوق بشری می دهند نبودند که مصاحبه کردند که اگر مثلا احمدی نژاد به کرمانشاه بیاید نمی گذاریم سخنرانی کند؟ مگر همین آقایان به اصطلاح اصلاح طلب نیستند که جلسات آنها به مشت و لگد ختم می شود؟

 

شورای مشورتی آقای رئیس دولت اصلاحات در کرمانشاه را دیدید؟ رئیس یک حزب را با مشت روانه منزل کردند. رسانه های اصلاح طلبها را بخوانید. من چیزی جز خبر شکایت خودشان از خودشان را نمی بینم. تندروی تقسیم پستهای یک استان بین یک خانواده است. تند روی این است که  فلان آقای نماینده رئیس دولت اصلاحات هنوز که هنوز است با افتخار همفکران خود را تهدید می کند که اگر در مقابل من باشید مثل حادثه مسجد معتضدی کرمانشاه که با چماق بچه حزب اللهی را ادب کردم شما را هم ادب می کنم. مثال زیاد است از ادوار گذشته که نماینده هایشان در مجلس هفت تیر می کشیدند تا همین جدیدی هایی که خودتان بهتر می دانید. رسانه ی من تنها رسانه در استان است که اتفاقا در جرگه ی رسانه های جریان انقلاب است تنها منتقد جدی دوسال پایانی دولت احمدی نژاد در کرمانشاه بود.

 

استانداری دولت احمدی نژاد در کرمانشاه دوستانش همین روزنامه ای بود که حلقه بسته اطراف آقای رضایی بابادی را تشکیل داد. دوستانشان در آن زمان تا معاونت استاندار رسیدند. پروژه های مسکن مهر را کارگزارانی ها گرفتند و در دولت اعتدال هم سوله های کهنه اش را به این دولت فروختند...

 

آن زمان منتقد جدی ما بودیم و حتی از مسئولیت خبرگزاری هایمان عزل شدیم. اما همین ها پست گرفتند و پروژه گرفتند و الان هم به اسم اعتدال، انگ «افراطی» و تندرو به رسانه هایی می زنند که مشاور درمانی نمی شوند. رسانه ی من تنها رسانه ای در استان است که مناظره بین اصولگرا و اصلاح طلب را میزبانی و برگزار کرده است. میزگردهای سیاسی برگزار کرده است. در کنار همه انتقادها حتی نمایندگان اصولگرا را به چالش کشیده است. به هر حال به فرموده حضرت آقا، واژه تندرو و افراطی واژه نخ نمایی برای حذف نیروهای انقلابی است و الا تند رو کسی است که همین الان نمایشگاه مطبوعاتش بدون حضور رسانه های منتقد برگزار می شود و رسانه های منتقد هم باید واژه هایی مثل بی سواد، بی شناسنامه، پلیس مخفی و...  را تحمل کنند.

 

خوشحالم که شما حرفهای زیادی برای گفتن دارید. قبل از اینکه از «مرصاد نیوز» بگوییم خودتان سریع سر اصل مطلب رفتید. چه بپذیریم و چه نپذیریم، مرصاد نیوز با وجود مخالفان بسیاری که دارد، توانسته است در حوزه رسانه های استان نقشی متفاوت داشته باشد و هر فصل بهتر از فصل پیش نقش خود را پر رنگ تر ببیند. عده ای معتقدند این رسانه زیر مجموعه برخی از ادارات و نهادهاست. برای این گروه ها چه صحبتی دارید؟

 

من سؤال شما را با این سؤال پاسخ می دهم. شما رسانه های خوب و استخواندار استان در حوزه مجازی مثل خبرگزاری ها، سراغ دارید موردی را که زیر مجموعه به قول شما نهاد ها و ادارات نباشند؟ ایرنا و ایسنا از کجا پول می گیرند؟ خبرگزاری های کوچک تر که ضمن احترام به همه آنها نقششان به اندازه مرصاد نیست، آیا از نظر مالی مستقل هستند؟ اینها به قول آقای رئیس جمهور همه از بیت المال مسلمین ارتزاق می کنند و البته متاسفانه هیچ گاه نتوانسته اند یک رویه ثابت داشته باشند... یا در اختیار مشاییسم هستند یا به دست لیبرالها می افتند. اصلا دلم نمی خواهد جای آن خبرنگاری باشم که روزی مجبور است برای مکتب ایرانی تیتر بزند و روز دیگر عکس خبرش هم باید بنفش باشد. اما در مورد «مرصاد»!

 

من به شخصه از برخی ادارات و نهاد ها کمک خواستم و کمک هم گرفتم. اما کمی متفاوت از سایر رسانه ها. چون دلم نمی خواهد زبان انتقادم کند شود و سراغ هر اداره ای برای چیزهایی شبیه تبلیغ و رپرتاژ برویم. برخی نهادهای معنوی و فرهنگی هستند که معمولا انتقاد به آنها مفهوم رسانه ای ندارد. سعی کردیم به آنها قرابت بیشتری داشته باشیم. ولی اینکه صلاح کار ما دست نهاد خاصی باشد و از جایی در قبال کمک ها خط بگیریم، مثل خبرگزاری دولت... خیر.

 

مرصاد در نقد دولت استانی بابادی یکی از موثرترین ها بود. با گزارش ها، اخبار، یادداشت ها و... توانست مخاطبان خاص خود را متقاعد کندکه آن مجموعه توان  اداره ی استان را نداشتند. اما دولت نوین استانی  با مدیریت دکتر رازانی با وجود گذشت چند ماه ، هنوز کاری متفاوت نکرده و این گونه نشان می دهد که تنها پوسته ظاهری این مدیریت عوض شده. چرا تیغ نقدتان در این خصوص در نیام رفته است؟

 

ما در مورد آقای بابادی هم بلافاصله نقد را شروع نکردیم. همانطور که در آخرین نشست خبری به آقای بابادی هم گفتم، ما اولین رسانه ای بودیم که تمام نمایندگان استان را متقاعد کردیم در دفاع از استاندار سابق مصاحبه کنند.اولین مصاحبه از استاندار سابق را هم ما منتشر کردیم. اما خب فکر می کنم خود وزارت کشور هم از این همه ضعف و تذبذب شوکه شده بودند. من در آخرین نشست خبری که حدودا یک ماه قبل از عزل بابادی بود، به او گفتم که: استعفا کند اما متاسفانه توجه نکرد. حتی هنوز صدای خنده ی مشاور معروف آقای بابادی بعد از پیشنهاد استعفای من به استاندار هنوز خاطرم هست. اما به خوبی می دانستم که بابادی پاییز زیبای کرمانشاه را نمی بیند. البته نقش رسانه های خوبی مثل صدای آزادی و نقد حال در متقاعد کردن دولت به برکناری بابادی بسیار پررنگ است. سیاهی های اداره استان را بهتر از سفیدخوانی صدای آزادی نمی شود بیان کرد.

 

در مورد آقای رازانی هم بنده برای ایشان نوشتم که مادامی توجه ایشان به پیشرفت کرمانشاه و دوری از سیاست زدگی باشد بدون کمترین چشم داشت رسانه های ما در اختیار ایشان است. کمی شاید آقای رازانی در آغاز تغییرات ملموس، صبور است. هنوز تکلیف معاونت سیاسی در یک قدمی انتخابات مشخص نیست. توصیه رسانه ای ما به ایشان کمی تعجیل برای استان دردمند کرمانشاه است. مردم کرمانشاه خاطره خوبی از دوساله دولت یازدهم ندارند  و آقای رازانی کار دشواری در پیش دارد. ما هم صبر می کنیم و امیدواریم

 

به نظر شما پاشنه آشیل استاندار قبل چه بود؟

 

استاندار کرمانشاه آشیل نبود که فقط ضعفش در پاشنه اش باشد. او سرباز بازنشسته ای بود که اشتباهی به جنگ مشکلات کرمانشاه آمده بود.

 

کسانی را هم که به کمک طلبید برای این نبرد مرد میدان نبودند. جوان هایی که نصف وقتشان در وایبر و تلگرام صرف می شد. افرادی که وقت استانداری را هم تلف کردند تا ببینند چطور می شود با چهل سال سن استخدام شد که البته نشد و برای حقوق های چند میلیونی آنها هنوز هم فاکتور جایگزین می شود، وقت استان را تلف کردند.

 

به عنوان یک دانشجوی دکترای ارتباطات، رسانه های مجازی استان را در مواجهه با اوضاع استان در چه سطحی می بینید؟

 

خیلی ضعیف. رسانه هایی را می بینم در شهرستانها که سعی می کنند خوب کار کنند اما در مرکز استان ضعیف و بدون استراتژی یعنی مشی امروز با دیروز در این سایت ها متفاوت است و البته رفع تکلیفی کار می کنند. برخی هم که شغلشان رسانه نیست.

 

اینها چقدر توانسته اند به جایگاه یک رسانه ی موفق با متد های امروزین نزدیک شودند؟

 

خیلی توقعتان از رسانه های مجازی کرمانشاه بالاست. گفتم که خیلی ضعیف....

 

برای رفع ضعف این رسانه ها چه پیشنهادهایی دارید؟

 

بعضی ها که خود آدمهای پشت این رسانه ها اساسا رسانه ای نیستند. اینها را پیشنهادی ندارم. اما برخی از رسانه های مجازی استان می شود که بهتر کار کنند. مطالعه کنند. الگو داشته باشند و هدف مشخص.امروز خیلی از رسانه های خبری مجازی کشور به سبک های نوین خبرنویسی آشنا هستند ولی ما در همین هم مشکل داریم. مطالعه را بیشتر توصیه می کنم. الگوی رسانه ای داشتن هم خیلی کمک می کند. بدون هدف کار کردن و استراتژی مشخص نداشتن مخاطب گریزی می آورد و خود گردانندگان رسانه را هم دلزده می کند. به نظر من مطالعه الگو و هدف مهم است.

 

تحلیل تان نسبت به آرایش نیروها و جریانهای سیاسی و همچنین نامزدهای مجلس آینده در کرمانشاه چیست؟

 

کرمانشاه انتخاباتش خیلی در چارچوب جریانهای سیاسی تعریف نمی شود. عمدتا مبتنی بر سبد آرایی است که برای کاندیداها به صورت فردی و بر اساس خاستگاه های قومیتی و اجتماعی تعریف می شود. انتخابات مجلس آینده را من در حوزه انتخابیه کرمانشاه برای دو کرسی از قبل قابل پیش بینی می دانم. در شهرستانها هم برای دو حوزه انتخابیه می شود پیش بینی داشت. ولی برای بقیه باید منتظر روزهای آتی بود. بر اساس نشستهایی که هست، اصولگراها را هم منسجم تر از اصلاح طلبان می دانم. اساسا اصلاح طلبان را در کرمانشاه فاقد جایگاه اجتماعی چشمگیر در میان مردم تصور می کنم. اگر کاندیدایی هم داشته باشند یا در معرض رای نیست. یا اگر هم باشد خود آن فرد بدون پشتیبانی احزاب اصلاح طلب همان شانس را دارد. یا اینکه بروند سراغ اصولگرایانی که مواضعشان کمی محافظه کارانه تر است.

 

آیا در این سبد محصول اصولگرایان سنگین تر خواهد بود؟

 

کاندیداهای اصولگرایان هم در استان تا حدودی رأیشان مبتنی بر جایگاه های قومیتی و اجتماعی هست اما سبد آراء مردمی که با نگرشهای ارزشی و اعتقادی پای صندوق می آیند و به کاندیداهای نزدیک به جریان انقلاب رأی می دهند چشم گیر است.

 

در کرمانشاه کارگزاران بیش از سایر جریانها دغدغه رسیدن به کرسی های مجلس را دارند. آیا خروجی کار آنها قابل پیش بینی هست؟

 

انتخابات را به سود اصولگرایان می بینم. در مورد کارگزاران هم فقط بگویم که پول همه چیز نیست. ذهنیت مردم نسبت به کارگزارانی ها مناسب نیست. برخی اعضای شورای مرکزی آنها در کرمانشاه هم که پدیده هستند. به قول یکی از بزرگان رسانه ای استان کارگزاران در کشور یک اشتباه است و در کرمانشاه یک اشتباه بزرگتر. با توجه به سوابقی مثل ابهامات در فعالیت های اقتصادی و ... شانسی برای آنها نمی بینم. دچار پارادوکس هستند. می گویند لیبرال دمکرات مسلمانیم. این یعنی چه ؟ «شتر گاو پلنگ» که می گویند، همین است. مثلا منتقد سیاستهای احمدی نژادند ولی در استان کرمانشاه سه نفر از اصلی ترین پیمانکارهای «مسکن مهرِ به قول اینها مزخرف» همین اعضای شورای مرکزی کارگزاران هستند. می گویند: مخالف استاندار سابق بودیم در حالی که دو نفر از اعضای شورای مرکزی کارگزاران پست گرفتند و یکی دیگر از آنها که اصلا با استانداری وارد معامله می شد. در تناقض مرکب اند و قطعا اقبال عمومی ندارند

 

در جایی از پاسخ هایتان به «تقسیم پست های یک استان بین یک خانواده» اشاره داشتید. می شود کمی شفاف تر  به این مورد بپردازید؟

 

بله، در مرصاد تیتر زدیم آل شعبان!.من با شخص آقای شعبانی یا اخوان ایشان فامیلهای آنها که از معاون استاندار تا فرماندار و شهردار در بدنه دولت محلی استان دارند، مشکلی ندارم.اما اینکه یک خانواده که راس هرم آن در آخرین انتخابات وزن جایگاهش در میان مردم مشخص شده، بخواهد به واسطه مثلا فلان معاون رئیس جمهور بر مقدرات استانی که پر از نخبه و مدیر است مسلط شود، بزرگترین ضربه به دولت است. باور کنید دوران مدیریت قبیله ای تمام شده.امیدوارم این هژمونی ناکارآمد هر چه سریعتر بشکند.امیدوارم!...

 

اگر خودتان در آن سوی میز بودید ، چه سوالات دیگری را از خودتان می پرسیدید؟

 

سوالهای خوبی پرسیدید. من اگر خبرنگار این مصاحبه بودم می پرسیدم تو که این همه انتقاد می کنی چه پیشنهادی برای توسعه کرمانشاه داری

 

خیلی خوب. به همین سوال پاسخ بفرمایید!

 

البته من با واژه توسعه میانه خوبی ندارم.توسعه یک مفهوم کمی در زبان فارسی است که  معنای درستی برای واژه لاتین development نیست.development یک مفهوم کیفی است.من واژه ی رشد و پیشرفت که در زبان فارسی کیفیت همه جانبه ای را به ذهن متبادر می کند می پسندم. اصلا به خاطر همین است که حضرت آقا برخلاف برخی آقایان می فرمایند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و از واژه توسعه استفاده نمی کنند. کرمانشاه را باید خود کرمانشاهی ها بسازند

 

باید دلسوزانی فارغ از مسائل سیاسی گرد هم بیایند و یک بار هم که شده برای کرمانشاه بدون حاشیه های سیاسی فکر کنند. مردم باید رای خود را به سبد آدمهایی بریزند که کار هدف آنهاست. باید کار را به مدیران پاکدستی سپرد که بعد از سالها خدمت، اوضاع زندگیشان مشخص است و کارنامه مشخصی دارند. هرچقدر شاسی ماشین مدیران بلندتر شده کارآمدیشان کمتر شده، ضعف دیگر ما فرهنگ عمومی استان است.دستگاه های فرهنگی ما بیایند گزارش بدهند که چه کردند؟ به جای اینکه مطالبه سازی کنند که مردم کرمانشاه کنسرت لازم دارند و هر کس هم که بگوید اولویت کارهای فرهنگی ما این نیست به او برچسب لبخند ستیز بزنند، بیایند یک بار هم که شده کار فرهنگی بر مبنای تقویت و رشد فرهنگ عمومی استان را در دستور کار بگذارند. مجموعه ای از تشکیل یک تیم دلسوز غیر سیاسی، انتخاب نمایندگان کار آمد فارغ از نگاه های قومی و تلاش برای ارتقاء فرهنگ عمومی استان در چارچوب یک برنامه ریزی مدون می تواند کرمانشاه را درمسیر پیشرفت قرار دهد.

 

از اینکه وقتتان را در اختیار صدای آزادی گذاشتید ، ممنونیم

 

    نظر شما

    دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد