قاپ دل

فکر میکنی ارزشی هستی ؟ پس بخون !

کد خبر: 39771
|
12:05 - 1392/05/01
نسخه چاپی
نمیدانم تاکنون چند مرتبه وقت کرده ایم شده که یک نگاه کوتاه به قلب مان بزنیم ! آیا شما تا به حال سری به روح خویش زده اید ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

نمیدانم تاکنون چند مرتبه وقت کرده ایم  شده که یک  نگاه کوتاه به قلب مان بزنیم ! آیا شما تا به حال سری به روح خویش زده اید ؟

نمیدانم تاکنون از قلب خویش پرسیده اید که چقدر اعتقادات و راهتان را می پسندد؟ یا اصلا در راه اعتقادات تان واقعا قدمی برداشته اید ؟

نمیدانم تاکنون شده که آرزو کنید هرگز رازهای شما نزد خلق الله آشکار نگردد ؟ یعنی پرده ی احترام شما به خاطر رازهایتان از بین نرود ؟

نمیدانم شما خودتون رو یک نیروی ارزشی با اعتقادات راسخ میدونید یا نه ؟  

شاید با این نمیدانم ها شما یاده بزرگراهی بیافتید که باید با ماشین آخرین سیستم تان به سمت مسیر قلب و روح تان حرکت کنید تا به پاسخ پرسش ها برسید ؟

شاید همین الان در فکر این هستید که ای بابا چقدر دلش خوش است؟ ماشین آخرین سیستم مان کجا بود ؟

درست حدس زدم ؟

تاکنون فکر کرده اید که بدن شما ترکیبی از سیستم های آخرین مدلی است که تاکنون هیچ بشر فوق پیشرفته زمینی ! قادر به ساخت مشابه آن نشده است ؟

شاید گرفتید منظورم چیست ؟ آری درست است ، همین خط 11 خودمانی بهترین راه برای طی کردن مسیر است ! این ماشین آخرین سیستم دنیاست که تاکنون هیچ بشری قادر به خلق شبیه آن نشده و نخواهد شد چرا که در دایره قدرت خداست و بس!

شاید الان با خود می گوئید  منظور من از این سخنان چیست؟ هیچ نیست !

فقط میخواستم کمی ذهن شما را به صورت نرم ! نرمش دهم تا گرم شوید ، برای چه گرم شوید ؟ برای خواندن مطلبی که میدانم تا اعماق وجودتان رسوخ خواهد کرد ... مطلبی که اگر بدن تان و ذهنتان و روحتان گرم نشده باشد شاید منجر به اتفاقات بدی شود ...

با خواندن متن زیر ، میدانم قطعا تحت تاثیر قرار خواهید گرفت ولیکن ناامید نشوید توکل برخدا

نوشته های بالا را صرفا برای این نوشتم تا که بدانید ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است ، شاید تاکنون سری به قلب خود نزده اید پس نوشته های زیر را صرفا تلنگری بدانید برای دانستن حقایق !

با هم حکمت 150 امیرالمومنین علی علیه السلام این قرآن ناطق را میخوانیم ، فکر کنم برای اولین بار برای شما و برای دومین بار برای من ؟ چشمک

 

حکمت 150 ضدّ ارزش‏ها و هشدارها (اخلاقى، اجتماعى، سیاسى)

و درود خدا بر او، امام علی (ع) فرمود: (مردى از امام در خواست اندرز کرد.) از کسانى مباش که بدون عمل صالح به آخرت امیدوار است، و توبه را با آرزوهاى دراز به تأخیر می ‏اندازد، در دنیا چونان زاهدان، سخن می ‏گوید، اما در رفتار همانند دنیا پرستان است، اگر نعمت‏ها به او برسد سیر نمی ‏شود، و در محرومیّت قناعت ندارد، از آنچه به او رسید شکر گزار نیست، و از آنچه مانده زیاده طلب است. دیگران را پرهیز می ‏دهد اما خود پروا ندارد به فرمانبردارى امر می ‏کند اما خود فرمان نمی ‏برد، نیکوکاران را دوست دارد، اما رفتارشان را ندارد گناهکاران را دشمن دارد اما خود یکى از گناهکاران است، و با گناهان فراوان مرگ را دوست نمی ‏دارد، اما در آنچه که مرگ را ناخوشایند ساخت پافشارى دارد، اگر بیمار شود پشیمان می ‏شود، و اگر تندرست باشد سرگرم خوشگذرانی ‏هاست در سلامت مغرور و در گرفتارى نا امید است اگر مصیبتى به او رسد به زارى خدا را می ‏خواند. اگر به گشایش دست یافت مغرورانه از خدا روى بر می ‏گرداند، نفس به نیروى گمان ناروا، بر او چیرگى دارد، و او با قدرت یقین بر نفس چیره نمی ‏گردد. براى دیگران که گناهى کمتر از او دارند نگران، و بیش از آنچه که عمل کرده امیدوار است. اگر بى نیاز گردد مست و مغرور شود، و اگر تهیدست گردد، مأیوس و سست شود. چون کار کند در آن کوتاهى ورزد، و چون چیزى خواهد زیاده روى نماید، چون در برابر شهوت قرار گیرد گناه را بر گزیده، توبه را به تأخیر انداز، و چون رنجى به او رسد از راه ملت اسلام دورى گزیند، عبرت آموزى را طرح می ‏کند امّا خود عبرت نمی ‏گیرد در پند دادن مبالغه می ‏کند امّا خود پند پذیر نمی ‏باشد. سخن بسیار می ‏گوید، امّا کردار خوب او اندک است براى دنیاى زودگذر تلاش و رقابت دارد امّا براى آخرت جاویدان آسان می ‏گذرد سود را زیان، و زیان را سود می ‏پندار از مرگ هراسناک است امّا فرصت را از دست می ‏دهد گناه دیگرى را بزرگ می ‏شمارد، امّا گناهان بزرگ خود را کوچک می ‏پندارد، طاعت دیگران را کوچک و طاعت خود را بزرگ می ‏داند مردم را سرزنش می کند، امّا خود را نکوهش نکرده با خود ریاکارانه بر خورد مى‏کند خوشگذرانى با سرمایه‏داران را بیشتر از یاد خدا با مستمندان دوست دارد، به نفع خود بر زیان دیگران حکم مى‏کند امّا هرگز به نفع دیگران بر زیان خود حکم نخواهد کرد، دیگران را هدایت امّا خود را گمراه می ‏کند، دیگران از او اطاعت می ‏کنند، و او مخالفت می ‏ورزد، حق خود را به تمام می ‏گیرد امّا حق دیگران را به کمال نمی ‏دهد، از غیر خدا می ‏ترسد، امّا از پروردگار خود نمی ‏ترسد می ‏گویم: (اگر در نهج البلاغه جز این حکمت وجود نداشت، همین یک حکمت براى اندرز دادن کافى بود این سخن، حکمتى رسا، و عامل بینایى انسان آگاه، و عبرت آموز صاحب اندیشه است ) 

 

 

چه زیبا نوشته شده است ؟ نه ؟ آری به راستی که علی مظلومی است که قرآن ناطق بود ، به راستی علی مردی است که تنها بود ولی همچون دریا  عمیق و چون کوه استوار در مقابل ناملایمات و نادانی و جهالت اطرافیان ، و حال علی در میان شیعیان خود با نهج البلاغه معروف است ، اما فقط معروف است !

چرا ؟ چرا ؟ چرا شیعه علی علیه السلام نهج البلاغه را میشناسد از کیست ! ولی نمیداند که در آن چه نوشته شده است ؟

خواهشا نگوئید نه اینگونه نیست ، میدانیم و میدانید و میدانند که اگر قرآن مجید و قرآن ناطق به روی طاقچه های خانه ها منتقل نمی شدند تا خاک بخورند امروز اسلام این وضع را نداشت ... هرچند خود این وضع شمیم و راحیه ظهور را در بردارد ...

به هرحال ... استثنا همیشه هست ... منظور من کلیت جامعه است ...

دوست عزیز اگر حتی اگر حتی اگر حتی ذره ای توجهت به این متن جلب شد ... خواهش میکنم خواهش میکنم خواهش میکنم سری به قلب و روح خویش بزن و با کمک قرآن مجید و نهج البلاغه آنرا جلا بده ... ضرر نخواهید کرد !

 

یادمون باشه صرف اینکه بگیم امام خامنه ای ! دلیل برارزشی بودن ما نیست و یا حتی گریه در مجالس اهل بیت ... گریه بی عمل ، مثل شور بی شعور هست !

در عمل ثابت کنیم ارزشی هستیم ... 

خوشحال شدم با من بودید !

با ما باشید!

تا شما را با دنیای شگرفی از اسلام و قرآن و اهل بیت آشنا کنیم ... دنیایی که امروز قطعا برای شما تازگی دارد !

 

یا حق

    نظر شما

    دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد

    آخرین مطالب