آرمان نوشت:ساموئل هانتینگتون نظریهپرداز برخورد تمدنها در برههای گفته بود: «جوامع خاورمیانهای با دموکراسی سازگار نیستند» جملهای که با حوادث اخیر در کشورهایی چون مصر شاید مصداقی یافته بود اما انتخابات دوره یازدهم ریاستجمهوری درایران نشان داد که نگاه این متفکر غربی به جوامع اسلامی برآمده از شناخت وافی و کافی نیست و لااقل نظریهاش درخصوص جامعه ایرانی صدق نمیکند. انتخابات دوره یازدهم ریاستجمهوری منطبق بر بالاترین استانداردهای سازههای دموکراتیک به منصه ظهور رسید و گزاره بسیار بارز آن انتخاب آگاهانه مبتنی بر خرد و شناخت مردم در اقصی نقاط کشور بود. اگر تا دیروز جامعهشناسان خودی نیز معتقد بودند طبقه متوسط شهری به مولفهها و سازوکارهای گفتمان توسعهای اعتنا میورزند و انتخابهای آنان مبتنی بر شناخت و برآمده از پارادایمهای مردمسالارانهمحور است و در نقطه مقابل طبقه فرودست چنین دغدغههایی ندارند و بیشتر بر اساس شاخصههای غیر راهبردی و مبتنی بر رویکردهای بومی و منطقهای و فارغ از جامعیت نگری توسعهمدارانه دست به گزینش میبرند این انتخابات نشان داد که آن پیش فرضها چندان اعتباری ندارد چرا که آرای فرد پیروز در این انتخابات که منادی گفتمان تغییر و حرکت بر مدار عقلانیت و اصلاح بود به نوعی در سراسر کشور با نسبتی همسان بسط یافته بود و آرای مناطق شهری و روستایی به یک همپوشانی در این خصوص رسید و نمیشود رای به روحانی را منحصر به طبقه متوسط دانست یا انتخاب وی را برآمده از آرای طبقه فرودست پنداشت. این تقسیم و توازن بهواقع در رفتارشناسی جامعه سیاسی ایران پدیده تازهای است که نیاز به واکاوی جامعهشناسانه دارد و در این مقال مختصر اشارهای به آن خواهد شد.
از وعدههای مالی تا انتخاب اعتدالی
در تمامی ادوار گذشته انتخابات یا در بسیاری از کشورها وعده وعیدهای اغواکننده مالی جزو مولفههای جذب آرا بوده و بسیاری از نامزدها برای جلب طبقه فرودست از آن بهره میبردهاند. از پرداخت مقدار معینی پول به شکل ماهانه تا وعده کمکهای نقدی و غیرنقدی به قشرهای مختلف از جمله ابزارهای تبلیغاتی جذب آرای مردم بوده و بسیاری چنین میپنداشتند که جذب طبقه فرودست با این ابزارها میسر است اما انتخابات اخیر نشان داد که بلوغ و رشد و آگاهی سیاسی مردم با هر سطح از برخورداری بر نیازهای مالی و آنیشان رجحان و برتری دارد و به جای آن که مردم جلب اینگونه تبلیغات شوند و به نیازهای مقطعی اولویت دهند با نگاهی کلاننگرانهتر چشماندازی فراتر را مدنظر قرار میدهند. حسن روحانی از معدود کاندیداهایی بود که در تبلیغات انتخابات هیچ گاه به سمت این مقولات نرفت و شعارهای وی کلینگرانهتر بود و بیشتر از آن که نمایههای معیشتی داشته باشد معطوف به مباحث کلیتر اقتصادی و سیاسی سخن گفت و با همه این اوصاف بیشترین سبد آرای وی در شهرهای کوچک و بهخصوص روستاها رقم خورد. اینجاست که باید گفت اولویتها و نوع نگاه طبقات فرودست جامعه دچار تغییر و تحول شده و دیگر نمیتوان با پیشفرضهای تنزل نگرانه به این قشر نگریست و چنین پنداشت که انتخاب آنان ملهم از شاخصههای خرد و فاقد ارزش افزوده است. نکته بسیار مهم آن است که در برهه اخیر مشکلات و معضلات اقتصادی دایره شمول گستردهتری نیز یافته و به رغم این وضعیت چنین رویکردی رقم خورد که این خود شایسته تامل بوده و جای تحسین دارد.
آرامش اعتدال یا تندروی هیجانانگیز
جامعه ایرانی جامعه جوانی است و از لوازم چنین جوامعی تحرک دوچندان است مضاف به اینکه در برهه انتخابات نیز خود به خود بر حجم این برونریزهای هیجانی افزوده شده و همواره جوی احساسی و مملو از غلیان عواطف بر فضای انتخاباتی سیطره میاندازد و نامزدها بهطور معمول در هر انتخاباتی با طرح شعارهای شورانگیز و طرح آگراندیسمان شده مقولات قصد عرضه بیشتر خود در سطوح مختلف و متکثر جامعه را دارند و بیشتر بر این تنور میدمند و بر احساسی شدن فضا میافزایند. در انتخابات یازدهم نیز چنین فضایی کم و بیش جاری وساری بود اما مردم با انتخاب خود نشان دادند که به تندروی چندان بهایی نمیدهند و فارغ از هیاهوها مردی را برگزیدند که به اعتدال اعتنا داشت و بسیار با طمانینه و آرام سخن میگفت. از وجوه بارز دیگر انتخابات یازدهم همین نکته بود که ملت آرامش و ثبات را بر تندروی و هیجانات پیامدی آن ترجیح دادند و این نشانهای از عمق و درایت جامعه جوانی است که شاکلهای پویا دارد اما با عقلانیت اعتدال را رمز عبور از چالشها میداند.
در نهایت...
پدیدار شناسی انتخابات دوره یازدهم نیاز به بحثهای مفصل و جامع دارد اما این انتخابات و خروجی و برآیند آن نشان داد که در بسیاری از موضوعات خرق عادت شده و مردم با تغییر رویکرد در سطوح مختلف به یک اتفاق نظر در موضوعات راهبردی رسیدهاند و شهری و روستایی غنی و فقیر فارغ از مولفههای پیرامونی نظرگاه خود را وسعتی دوچندان دادهاند، منافع ملی را مرجح بر هر گزارهای دانسته و برای نیل به افقی هموار به همپوشانی و همافزایی لازم رسیدهاند. غم نان یا مشکلات پرشمار اقتصادی بیگمان گزینههایی هستند که مردم را ملهم از تاثیر و تاثرات خود میکنند اما حماسه سازان جمعه 24 خرداد نشان دادند که فراتر از تمامی این نکات به افق فراتری مینگرند و اکنون این بلوغ آنان شایسته تقدیر و نگرشی متقن است تا پاسخی درخور از سوی معتمد ملت و یارانش بیابد و با استفاده از این فضا بر تمامی مشکلات ریز و درشت فائق آییم تا آیندهای روشن برای کلیت کشور در سایهسار این فضای تعاملی ایجاد شده رقم بخورد.
منبع:آخرین
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد