به گزارشاسلام آباد خبر، به نقل ازشبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در حالی زمزمههای استیضاح عباس آخوندی برای بار چندم به گوش میرسد که وزارت خانه تحت کنترل وی برای چندمین بار ناکارآمدی خود را در امور مرتبط با وظایف وی نشان داده است. آیا در شرایط فعلی شایسته نیست که دلیل رای اعتماد مجلس در دفعات قبل به او که هر بار هم از نوبت قبلی تعداد نمایندگان اعتماد کننده به ایشان بیشتر میشد مورد سوال قرار گیرد؟ که البته سوال کردن از نمایندگان مجلس در این امور از حقوق مردم میباشد!
وزیر راه و شهرسازی فارغ التحصیل مقطع دکترای رشته اقتصاد سیاسی از دانشگاه رویال هالووی لندن در انگلستان در سال ۱۳۶۱، زمانی که آقای علی اکبر ناطق نوری پست وزارت کشور را داشت به عنوان معاون وی وارد بدنه سیاسی حاکمیت جمهوری اسلامی ایران شد٬ گفتنی است ناطق نوری و آخوندی باجناق هستند!
وی بعدها در کابینه دولت آقای هاشمی رفسنجانی سال ۱۳۷۲ پست وزارت راه و شهرسازی را بدست آورد که این اتفاق آغاز پیوند سیاسی وی به عنوان یک مدیر تکنوکرات با سطوح بالای قدرت سیاسی بخصوص مراکز نزدیک به جریانات نزدیک به هاشمی رفسنجانی بود.
پس از این به عنوان قائم مقام علی لاریجانی که در آن زمان رئیس سازمان صدا و سیما بود شروع به فعالیت کرد که پیوند او با اصولاگرایان میانه رو را سبب شد و امروزه نیز علیرغم ظواهر سیاسی یکی از کلیدی ترین افراد در دولت روحانی به عنوان رابط بین دولت و اصولگرایان میانه رو میباشد.
آخوندی در انتخابات سال ۸۸ از مشاوران میرحسین موسوی و همچنین از روسای ستادهای انتخاباتی او بود. این درحالیست که افراد فعال در آن دوره اکثرا به دلیل مشارکت در حوادث پس از انتخابات در پستهای دولتی جایگاهی ندارند.
از جمله ادعاهای جالب آخوندی این است که در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد هیچ گونه پستی نداشته و هیچ گونه همکاری با دولت نکرده است؛ گویی فقط در معیت دوستان خود که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد فقط شهد خدمت به مردم به کام ایشان شیرین می آمده است .
در دولت آقای روحانی که امکان خدمت مذکور در معیت دوستان و همچنین آقازادههای آقای آخوندی که اکنون آنها نیز به سن ارائه خدمت به مردم رسیده بودند دوباره فراهم شد و ایشان توانستند دوباره پست وزارت راه و شهرسازی را بدست بیاورند. دو آقازادههای او یعنی محمد مهدی آخوندی و محمد هادی آخوندی که هم اکنون هر کدام در راس چندین شرکت عظیم در حوزه راه و شهرسازی و خدمات مرتبط با وزارت راه که در کنترل پدرشان است حضور دارند و از این راه یعنی تاسیس شرکتهای زنجیرهای خانوادگی، بیت المال و سرمایههای کشور را به حساب خانوادگی خود سرازیر میکنند. از این رو باید توجه داشت که در استیضاحهای قبلی آخوندی این مهم یکی از محور های اصلی سوالات نمایندگان مجلس از وی بود.
از دوستان آخوندی که هرکدام همکاری و سود مشترکی در شرکتهای خانوادگی آقازادههایش دارند به اصغر فخریه کاشان قائم مقام آقای آخوندی می توان اشاره کرد که در شرکت خدمات مدیریتی "بارش امید" و زیر مجموعه آن یعنی شرکت کانال سازی ایران و همچنین شرکت بین المللی سرمایه گذاری خدمات مالی خرد پایه با آقازاده محمد هادی آخوندی شریک و همکار میباشد ٬ از دوستان وزیر راه و شهرسازی دولت تدبیر و امید نفر بعدی حسین عبده تبریزی می باشد که مشاور آخوندی است؛ عبده تبریز در شرکت سرمایه آب و خاک توسعه و خدمات فولاد نوین جاودان و همچنین شرکت عمران و توسعه ساخت صدر پارس همکار و شریک آقازاده محمد مهدی آخوندی میباشد. البته رشته این فساد و چپاول در درون وزارتخانه تحت کنترل عباس آخوندی سر دراز دارد که در این مجال به همین مقدار آن بسنده شده است.
در منابعی ثروت وزیر راه و شهرسازی روحانی که از ابتدای فعالیت شغلی در پستهای دولتی بوده است هزاران میلیارد ذکر شده است که وی بنا به روایتی این موضوع را تکذیب کرده اما با نگاهی به لیست بلند بالای شرکتهای خانوادگی آخوندی، این ثروت دور از انتظار هم نیست!
نکتهای که در این میان از حواشی اعمال آخوندی از نظر اکثر ناظران پنهان مانده است دلبستگی عجیب او به اندیشه ایرانشهری است، وی با عنوان این اندیشه ضد اسلامی تقریبا در اکثر سخنرانی های خود برای مشکلات کشور از حل بحران حاشیه نشینی گرفته تا رونق دادن به بنادر کشور نسخه میپیچد! به راستی در کشور ایران که از دیر باز دار المسلمین بوده و اندیشه اسلامی را با خدمات اندیشمندان و علمای این بلاد در سراسر دنیا شناختهاند٬ چرا باید وزیری در کابینه ی شخصی که لباس پیامبر اسلام بر تن کرده در راس امور قرار گیرد که اندیشهای ضد اسلامی را مدام از بلندگوهای رسمی این کشور فریاد بزند ؟
از بیانات عجیب دیگر عباس آخوندی میتوان به دفاع تمام قد او از لیبرالیسم اشاره کرد که امام خمینی (ره) بارها این اندیشه و افراد دارای این اندیشه را خطاب قرار داده و آنها را هم سنگ منافقین دانسته و همواره مسئولین را از خطر نفوذ لیبرالها در نظام جمهوری اسلامی آگاه کردهاند. اکنون که وزیری در دولت وجود دارد که لیبرالیسم را اندیشهای والا دانسته و کمر همت به دفاع از آن و گسترش آن در سطوح مدیریتی کشور بسته است آیا شایسته نیست نمایندگان مردم وارد عمل شوند ؟ حتما باید هواپیمایی سقوط کند و قطاری از ریل خارج شود تا عزیزان نماینده مردم از روی سستی و بی تفاوتی وزارتخانه مسئول متوجه اختلال و اندیشهی اختلال زا شوند؟
در دفعات قبل که استیضاح عباس آخوندی به عناوین گوناگون در مجلس طرح شده است با مخالفت قدرتمند لاریجانی رئیس مجلس مواجه شده است و اکثر نمایندگان پیش قدم برای استیضاح ایشان خود پس از چند روز در موضع دفاع از ایشان ظاهر شده و حرف های ضد مواضع قبلی شان مطرح کردهاند ٬ البته در پاسخ به این نکته عجیب باید به این موضوع توجه کرد که از جمله وزارتخانههایی که بودجه بالایی دریافت میکنند و پروژههای پر سود دارند یکی وزارت راه و شهرسازی است و پیشنهاد پروژههای مختلف به افراد گوناگون خود میتواند بسیاری را در تصمیم گیری به تزلزل وادار کند! از سوی دیگر ارتباطات گسترده و پیچیده جناب آخوندی با بدنه دولتی آقای روحانی در سطوح مختلف از جمله چسبهای قدتمندی است که ایشان را به کابینه دولت اعتدال چسبانده است.
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد