یادداشت/ نگاهی بر مبنای فقهی حکم اعدام عالم بزرگ شیعه شیخ نمر در عربستان

کد خبر: 293883
|
08:58 - 1394/09/03
نسخه چاپی
یادداشت/ نگاهی بر مبنای فقهی حکم اعدام عالم بزرگ شیعه شیخ نمر در عربستان
برای بسیاری از مردم جهان تعجّب‌آور است وقتی که می‌شنوند حکم اعدام برای یک عالم بزرگ شیعی در عربستان به این اتّهام که وی با حکومت معارضت نموده صادر شده است. لکن این حکم ریشه در یک مبنای غلط فقهی دارد که مفتیان آل سعود براساس آن مخالف حکومت را مهدورالدم می‌شمارند.

به گزارشاسلام آباد خبر:به گزارش خبرنگارشبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ برای بسیاری از مردم جهان تعجّب‌آور است وقتی که می‌شنوند حکم اعدام برای یک عالم بزرگ شیعی در عربستان به این اتّهام که وی با حکومت معارضت نموده صادر شده است. لکن این حکم ریشه در یک مبنای غلط فقهی دارد که مفتیان آل سعود براساس آن مخالف حکومت را مهدورالدم می‌شمارند. در بعضی از منابع روایی مسلمین روایتی از نبی ‌مکرّم اسلام(ص) نقل گردیده که «هرکس بمیرد و بیعت حاکمی را برگردن نداشته باشد به مرگ جاهلیت مرده است» براین اساس عدّه‌ای براین باور شدند که بر مسلمین واجب است که حاکمیت هرحاکمی چه صالح و چه طالح را بپذیرند خواه آن حاکم علی‌ابن ابیطالب و حسن بن علی علیهما السلام باشند یا یزید و معاویه!

در اینجا سخنی در مورد صحت یا سقم سند این روایت نمی‌گوییم لکن در بیان قاطع اهل بیت نبوت که مفسران حقیقی قرآن هستند این حاکمان همانا امامان معصوم از خطا و گناه و وارثان علم پیامبر و هادیان امّت و قرین قرآن تا روز قیامتند که رسول مکرم فرمود هرگز از قرآن (در عمل و عقیده و گفتار) جدا نشوند تا در کنار حوض (کوثر) به حضرت بپیوندند(الصواعق المحرقه ص228،وی گفته بیش ازبیست نفرازاصحاب این حدیث رانقل کرده اند) وتفسیر حقیقی حدیث اول این حدیث است که شیعه وسنی نقل کرده اند که پیامبر اکرم(ص)فرمود«هرکس بمیرد وامام زمانش رانشناسدبمرگ جاهلیت مرده است» نه فاسق فاجری چون یزید که آن جنایت بی‌نظیر تاریخ بشر را مرتکب گردید و نه بعضی از خلفای شرابخوار مثل متوکّل عباسی و ولید بن یزید اموی که در حوض شراب شنا می‌کرد و قرآن را تیرباران نمود و اصرار داشت که با برادر خود عمل شنیع لواط انجام دهد و بر بام کعبه بساط شراب پهن کند!( ) و نه مثل حکام آل سعود که فسق عادی آنها پیاله زدن با سران کفراست (که تصاویر آن در فضای مجازی پخش شد).

مفتیان غافل وهابی که بویی از تفقه در دین مصطفی(ص) نبرده و چهره زیبا و رئوف اسلام را قیافه‌ای زشت و موحش و خشن در منظر جهانیان جلوه داده و از سنت پیامبر جز ظاهر آن چیزی در نیافته‌اند جواب دهند که اگر واقعاً مراد رسول مکرم اسلام از حدیث مزبور آن است که اینها فهمیده‌اند بگویند حضرت صدیقه طاهره که به اجماع فریقین سیده زنان دنیا و آخرت است موقع وفات خود بیعت کدام حاکم را بر گردن داشت؟! مگر نه این است که حضرت سیدالشّهدا به خاطر بیعت نکردن با یزید به شهادت رسید؟! پس آن حضرت موقع شهادت بیعت کدام حاکم را بر گردن داشت؟! به اتفاق نظر علمای امت اسلام آن حضرت سید جوانان اهل بهشت و گل وریحان پیامبر و از خمسه طیبه‌ای است که آیه تطهیر در حق او نازل شده و به راستی کدام مسلمانی است که مدّعی شود حضرت سیدةالنساء و سیدالشهداء این دو نور معصوم چون بیعت کسی را برعهده نداشته‌اند (نعوذبالله) به مرگ جاهلی از دنیا رفته‌اند؟! عجیب این که اینها حاضر نیستند این حرف را در مورد طلحه و زیبر به زبان آورند با این که این دو نفر نه تنها موقع مرگ بیعت حاکمی را برگردن نداشتند بلکه بیعت حاکمی که خود انتخابش کرده و با او بیعت کرده بودند را شکسته و هزاران نفر را نیز به پیمان‌شکنی واداشتند و باعث ریخته شدن خون حدود بیست هزار مسلمان و شروع جنگ داخلی در عالم اسلام گردیدند اما هرگز همین فتوادهندگان وهابی آنها را جزء کسانی که به مرگ جاهلیت از دنیا رفته‌اند به حساب نیاورده بلکه از جمله مکرّمین می‌شمارند!

طاغیان بنی‌امیه (شجره ملعونه در قرآن که آل سعود نیز در تفکر بسیار شبیه آنهایند) با تفسیر به رأی امثال این احادیث افکار امت اسلام را آنچنان منحرف ساخته پایه‌های حکومت غاصبانة خود را محکم کردند تا جایی که قاتلان حسین(ع) علیرغم علم به جایگاه رفیع او به این دلیل او و فرزندان را به شهادت می‌رسانند که علیه حاکم قیام کرده و آنگاه به طرزی فجیع که هیچ قلم و بیانی را یارای تصویر واقعه‌اش نیست نوادگان رسول خدا را در کنار سرهای بریده در شهرها و در مجالس شراب فساق بنی‌امیه می‌گردانند و خارجی می‌خوانند و از همه عجیب‌تر آنکه فردی مثل غزالی که علیرغم اطلاعات نسبتاً وسیع تحت تأثیر این جوّ مسموم واقع شده فتوا می‌دهد که احتیاطاً یزید را لعن نکنید!(احیاءالعلوم،ج3ص120)و بعضی از آنها حتی عمر بن سعد فرمانده این سپاه جنایت‌پیشه را با آن همه جنایت عادل دانسته‌ است!(خلاصه الخزرجی،ج2ص270شماره5165)

یاللعجب از این مبنای فقهی شگفتی که عالمان وهابی را برآن داشته تا عمق بی‌بهرگی خود از حقیقت اسلام ناب محمدی(ص) را به معرض نمایش بگذارند. چرا که در مذهب و عقیده آنها صمیمیت سران سعودی با دشمنان قسم خورده اسلام از جمله آمریکا و صهیونیزم و پیاله زدن در مجلس شراب با آنها و حمل صدها کیلو مواد مخدر توسط شاهزادگان سعودی به لبنان و انواع فسق و فجور و فحشاء ظاهر و باطن و اسراف میلیاردی اموال مسلمین و ایجاد تفرقه و جنگ میان مسلمین و مسلمان‌کشی و تخریب شهرهای آنان و جنایت در حق حجاج بیت‌الله‌الحرام و ناامن کردن امن‌ترین حریم عالم یعنی کعبه و هزاران فساد ظاهر و پنهان دیگر آل سعود و اطاعت محض در برابر سران استکبار و کفر جهانی از سوی آنها هیچ گناهی نداشته و عین ایمان است و توحید ولی زیارت فرزندان رسول خدا همچون سیدالشهدا و سایر ائمه هدی عین شرک است و ضلالت!! صدها هزار مرکز فحشا و فساد در مصر و ترکیه و سایر کشورهای عربی باید امن باشد اما مساجد و مشاهد شیعه که دائم با ذکر الهی و ندای توحید آباد است باید با کمربندهای انتحاری به خاک و خون کشیده شود!!

سؤال دیگر ما از مفتیان وهابی این است که اگر هر مسلمانی باید بیعت حاکمی را برگردن داشته باشد پس چرا عربستان سعودی اصرار دارد که مردم سوریه باید از بیعت حاکم خود که به او رأی داده‌اند خارج شوند و علیه او بجگند؟ و چرا شما به آنها نمی‌گویید این کار خلاف شرع و این حدیث نبوی است؟! یا این است که شما آل سعود را حاکم بر همه جهان اسلام می‌دانید؟ اگر این است پس چرا حکام اردن و کویت و بحرین و امارات و... را نامشروع ندانسته مردم آنها را به خروج از طاعت حکام آنها فرانخوانده تروریست‌های جرار را به سراغ انها نمی‌فرستید؟!

براستی این بام چند هواواین دین خودساخته چه رابطه‌ای با فهم و عقل سلیم دارد که به اسم سنت پیامبر و دین اسلام به دنیا معرفی می‌کنید؟! و براستی این چه تفقهی است که قریضی (مفتی وهابی که جاسوسی‌اش برای دولت اسرائیل توسط زوجه‌اش لو رفت) صدام را اهل بهشت می‌شمارد (و به نظر او حاکمی است که حق اطاعت بر مردم عراق داشته) در حالی که صدام آن همه جنایت را در حق مردم عراق و منطقه مرتکب شد لکن حاکمان امروز مردم عراق که طبق آراء عمومی انتخاب شده‌اند  همچو حقی را ندارند و باید داعش را به جان آنها انداخت؟!!

از عالمان راستین و روشن ضمیر و آگاه به زمان اهل سنت انتظار می‌رود که به خاطر حفظ آبروی عالمان و دانشمندان بزرگ و مفاخر اهل سنت در برابر این جماعت محدود پر از ادعا که سعی می‌کنند خود را تجسم اسلام و سنت نشان دهند به وظیفه خود عمل و به ملت‌های اسلام تفهیم کنند که وهابیت صرفاً افکار منحرف ابن تیمیه (در قرن نهم) است که او مورد تخطئه قاطبه علمای اسلام واقع و به حبس محکوم گردید و در حبس نیز مرد و اهل سنت در مصر و شام از افکار او برائت جستند (حتی حنبلی‌‌ها) و امروز پیروان تفکر نادرست او یعنی وهابیت با پشتوانه حکومت دست نشانده و استعماری صهیونیستی آل سعود با تکیه بر ثروت‌های بادآورده دولت سعودی از نفت ،سعی در جازدن این خط انحرافی به اسم اهل سنت و اسلام داشته کاری جز پاشیدن بذر تفرقه و جنگ بین امت اسلامی نکرده و نمی‌کنند.

**محمد جواد حسینی

انتهای پیام/

    نظر شما

    دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد