خانم و آقای «لورت» تحلیلگران اندیشکده آمریکای جدید در یادداشتی نوشتند: این تصور که استراتژی سیاسی ایران در قبال سوریه در دوره «حسن روحانی» تغییر میکند، برداشتی کاملا نادرست و ناشی از یک سوءتفاهم عمیق است.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه تحلیلی «کمپین ایران»، «فلینت لِوِرِت» نویسنده ارشد اندیشکده آمریکای جدید در واشنگتن و استاد دانشگاه پنسیلوانیا و همسرش «هیلاری لورت» تحلیلگر ارشد مسائل استراتژیک در مقالهای راجع به استراتژی ایران در قبال سوریه نوشتند: به دنبال پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ایران، بعضی از تحلیلگران غربی استدلال کردند که انتخاب روحانی مظهر بیزاری مردم این کشور نسبت به جنبههای مختلف سیاست خارجی ایران از جمله استراتژی ایران درباره سوریه است.
این مطلب به بررسی این موضوع میپردازد که چنین برداشتی کاملا نادرست است و درباره آن یک سوء تفاهم عمیق رخ داده است.
آقا و خانم لورت نوشتند: همانطور که «کیهان برزگر» تحلیلگر سیاست خارجی ایران میگوید؛ استراتژی ایران درباره سوریه در طول دوران دولتهای عمل گرا، اصلاح طلب و اصول گرای هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد تابعی از تهدیدهایی است که به منافع و امنیت ملی ایران وارد میشود.
علاوه بر آن خود حسن روحانی رئیس جمهور منتخب نیز تاکید کرده است که در دوره ریاست جمهوری او، سیاست ایران در قبال سوریه تغییر نخواهد کرد.
این تحلیلگران در ادامه مینویسند: از زمان آغاز بحران در سوریه، تهران بر روی دو تهدید تمرکز کرده است؛ تهدید نظامی از جانب اسرائیل و آمریکا و تهدید از سوی رقبای محلی که تلاش میکنند نقش منطقهای ایران را تضعیف کنند.
تهدید مستقیم، از طرف آمریکا و متحدانش متوجه ایران است چرا که با تغییر رژیم در سوریه نقش منطقهای ایران ضربه بزرگی خواهد خورد، مواضع هستهای این کشور دستخوش آسیب و تزلزل خواهد شد و موجودیت نظام ایران نیز آسیب پذیر میشود.
این درحالیست که رقبای منطقهای ایران از جمله عربستان، قطر و ترکیه نیز تلاش میکنند با استفاده از فرصت سوریه جایگاه و نفوذ منطقهای ایران را به چالش بکشند. واضح است که ایران در برابر چنین بلوکی انتخابی به جز واکنش در برابر آنان ندارد.
این تحلیلگران آمریکایی همچنین مینویسند؛ برخلاف کشورهایی مثل سوریه و مصر که استراتژیهای امنیتی و سیاسی خود را براساس شکست در جنگهایی با اسرائیل و از دست دادن بخشهایی از سرزمین خود مانند «بلندیهای جولان» تدوین کردند، حضور قوی و نفوذ ایران در منطقه به جلوگیری از بروز تهدیدهای بیشتر در آینده کمک میکند و باعث شده است که اتحاد سیاسی آنان با کشورهای دیگر برقرار شود.
براساس این تحلیل، تجربه نشان داده است که در یک فضای تعاملی، ایران نقش سازندهای در حل و فصل بحرانهای منطقهای ایفا کرده است. ایران با آمریکا در استقرار دولت جدید در افغانستان در کنفرانس بن در سال 2001 همکاری کرد در حالیکه حمله آمریکا به عراق و افغانستان امنیت و موجودیت ایران را به مخاطره انداخته بود.
بنابراین درجه تغییر در سیاستهای منطقهای ایران مستقیما به درک تهدیدهای موجود از جانب واشنگتن و متحدانش علیه این کشور بستگی دارد.
به اعتقاد این تحلیلگران، حضور جهادیها در جنگ داخلی سوریه نیز در راستای تضعیف موقعیت ایران صورت گرفته است. در واقع آمریکا و شرکای منطقهای آن شرایط بسیار خطرناکی را به وجود آورده اند و این موضوع تهدیدی برای همه جهان است.
از نگاه ایران، آمریکا، انگلیس و فرانسه تمایلی به پایان جنگ داخلی در سوریه ندارند اما با توجه به شکست گروههای القاعده و جهادیها در مناطقی از خاک سوریه، بعضی از کشورهای منطقه شروع به بازنگری در سیاستهای خود درباره سوریه کردهاند. بعضی از کشورها نظیر ترکیه هم به خاطر سیاستهای دولتشان درباره سوریه تحت فشار قرار دارند.
آقای لورت و همسرش مینویسند: در این راستا شاید بتوان گفت که دکتر روحانی بتواند کشورهایی مثل قطر و عربستان را قانع کند که برای حل بحران سوریه با ایران مذاکره کنند.
اگر آمریکا و متحدان اروپاییاش بر رویکرد تخریب گرایانه خود در قبال سوریه پافشاری کنند، ایران و شرکایش از جمله حزب الله میتوانند بازی را به نفع خود عوض کنند.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه تحلیلی «کمپین ایران»، «فلینت لِوِرِت» نویسنده ارشد اندیشکده آمریکای جدید در واشنگتن و استاد دانشگاه پنسیلوانیا و همسرش «هیلاری لورت» تحلیلگر ارشد مسائل استراتژیک در مقالهای راجع به استراتژی ایران در قبال سوریه نوشتند: به دنبال پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ایران، بعضی از تحلیلگران غربی استدلال کردند که انتخاب روحانی مظهر بیزاری مردم این کشور نسبت به جنبههای مختلف سیاست خارجی ایران از جمله استراتژی ایران درباره سوریه است.
این مطلب به بررسی این موضوع میپردازد که چنین برداشتی کاملا نادرست است و درباره آن یک سوء تفاهم عمیق رخ داده است.
آقا و خانم لورت نوشتند: همانطور که «کیهان برزگر» تحلیلگر سیاست خارجی ایران میگوید؛ استراتژی ایران درباره سوریه در طول دوران دولتهای عمل گرا، اصلاح طلب و اصول گرای هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد تابعی از تهدیدهایی است که به منافع و امنیت ملی ایران وارد میشود.
علاوه بر آن خود حسن روحانی رئیس جمهور منتخب نیز تاکید کرده است که در دوره ریاست جمهوری او، سیاست ایران در قبال سوریه تغییر نخواهد کرد.
این تحلیلگران در ادامه مینویسند: از زمان آغاز بحران در سوریه، تهران بر روی دو تهدید تمرکز کرده است؛ تهدید نظامی از جانب اسرائیل و آمریکا و تهدید از سوی رقبای محلی که تلاش میکنند نقش منطقهای ایران را تضعیف کنند.
تهدید مستقیم، از طرف آمریکا و متحدانش متوجه ایران است چرا که با تغییر رژیم در سوریه نقش منطقهای ایران ضربه بزرگی خواهد خورد، مواضع هستهای این کشور دستخوش آسیب و تزلزل خواهد شد و موجودیت نظام ایران نیز آسیب پذیر میشود.
این درحالیست که رقبای منطقهای ایران از جمله عربستان، قطر و ترکیه نیز تلاش میکنند با استفاده از فرصت سوریه جایگاه و نفوذ منطقهای ایران را به چالش بکشند. واضح است که ایران در برابر چنین بلوکی انتخابی به جز واکنش در برابر آنان ندارد.
این تحلیلگران آمریکایی همچنین مینویسند؛ برخلاف کشورهایی مثل سوریه و مصر که استراتژیهای امنیتی و سیاسی خود را براساس شکست در جنگهایی با اسرائیل و از دست دادن بخشهایی از سرزمین خود مانند «بلندیهای جولان» تدوین کردند، حضور قوی و نفوذ ایران در منطقه به جلوگیری از بروز تهدیدهای بیشتر در آینده کمک میکند و باعث شده است که اتحاد سیاسی آنان با کشورهای دیگر برقرار شود.
براساس این تحلیل، تجربه نشان داده است که در یک فضای تعاملی، ایران نقش سازندهای در حل و فصل بحرانهای منطقهای ایفا کرده است. ایران با آمریکا در استقرار دولت جدید در افغانستان در کنفرانس بن در سال 2001 همکاری کرد در حالیکه حمله آمریکا به عراق و افغانستان امنیت و موجودیت ایران را به مخاطره انداخته بود.
بنابراین درجه تغییر در سیاستهای منطقهای ایران مستقیما به درک تهدیدهای موجود از جانب واشنگتن و متحدانش علیه این کشور بستگی دارد.
به اعتقاد این تحلیلگران، حضور جهادیها در جنگ داخلی سوریه نیز در راستای تضعیف موقعیت ایران صورت گرفته است. در واقع آمریکا و شرکای منطقهای آن شرایط بسیار خطرناکی را به وجود آورده اند و این موضوع تهدیدی برای همه جهان است.
از نگاه ایران، آمریکا، انگلیس و فرانسه تمایلی به پایان جنگ داخلی در سوریه ندارند اما با توجه به شکست گروههای القاعده و جهادیها در مناطقی از خاک سوریه، بعضی از کشورهای منطقه شروع به بازنگری در سیاستهای خود درباره سوریه کردهاند. بعضی از کشورها نظیر ترکیه هم به خاطر سیاستهای دولتشان درباره سوریه تحت فشار قرار دارند.
آقای لورت و همسرش مینویسند: در این راستا شاید بتوان گفت که دکتر روحانی بتواند کشورهایی مثل قطر و عربستان را قانع کند که برای حل بحران سوریه با ایران مذاکره کنند.
اگر آمریکا و متحدان اروپاییاش بر رویکرد تخریب گرایانه خود در قبال سوریه پافشاری کنند، ایران و شرکایش از جمله حزب الله میتوانند بازی را به نفع خود عوض کنند.
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد